Feeling the difference

پنجشنبه, آذر ۰۹, ۱۳۸۵ | 0 نظرات

به عنوان يک مشاهده گر که بعد از حدود 3 ماه از دبي آمدم ايران، چند چيز در بدو ورود نظر من را جلب کرد. حالا من از دبي آمده بودم که به هر حال با اينکه کشور پيشرفته اي هست ولي نهايتا يک کشور خاورميانه اي و عربي است و مثلا با کشورهاي اروپائي بسيار متفاوت است ولي با اين حال تفاوت هاي عمده اي بين امارات و ايران هست.
خوب، اولين چيز، محقر بودن فرودگاه از نظر فضا، امکانات، تسهيلات، زيبائي ظاهري بود. تعداد محدود باجه هاي کنترل پاسپورت و رفتارهاي کمي غير مسئولانه از طرف برخي.
عدم رعايت قوانين راهنمائي و رانندگي به عقب مانده ترين روش ممکن. راننده تاکسي انگار که اصلا خطوط جاده را نمي بيند و يا اينکه چنين خطوطي وجود ندارند. حتي راننده کاميون با سرعت حدود 100 به محدوده وسط جاده تجاوز مي کند!!! من که يک لحظه شکه شدم...
نبود خط کشي هاي مناسب در جاده که باعث شده مسير فرودگاه امام تا شهر بسيار خطرناک باشد. توجه کنيد که اکثر پروازهاي خارجي در اين فرودگاه انجام مي شود و براي يک ايراني کمي زشت است که خارجي ها از همان لحظه ورود، اين چنين تحت تاثير منفي قرار بگيرند!
عدم رعايت خطوط عابر پياده، محدوديت سرعت، رعايت فاصله مجاز که واقعا خطرناک هست.
کشيدن سيگار در فضاي در بسته، آن هم در داخل تاکسي آن هم توسط راننده تاکسي!!!
استفاده از بوق براي باز نمودن جاده و کاهش ترافيک !!! آقا چه فايده داره اينقدر بوق مي زني؟ خيابان ها واقعا گنجايش اين همه ماشين را ندارد. پس چرا ماشين هاي از رده خارج هنوز جمع نشده اند؟
هنوز حرف زياد دارم... باشه براي بعد...

0 نظرات