Why moving to UAE

دوستان زيادي از من در مورد رفتنم به کشور امارات سوال مي کنند. سوال ها در موارد مختلف هست و خيلي هم جالب هستند. فکر کردم شايد عنوان چند مورد خالي از لطف نباشه.

 

اول اينکه، من شرکت خودم رو که جزو شرکت هاي پيشرو در زمينه خدمات وب هست و زماني شروع به کار کرده که حتي در ايران خط اينترنت وجود نداشته، حفظ خواهم کرد و حتي با جديت و توان بيشتري به فعاليت آن ادامه خواهم داد. رزومه بسيار خوبي داريم و شرکت ها و سازمان هاي بسيار معتبري از ما سرويس خوب دريافت کرده اند. ديگه از بانک ملي بزرگ تر و معتبر تر؟

 

ديگه اينکه، برنامه دارم که وارد پروژه هاي خارجي بشم. هرچي منتظر مونديم سازمان ها و نهادهاي داخلي در جهت توسعه صادرات نرم افزار و ورود ايران به بازارهاي جهاني گامي بردارند،  چيزي نديديم. از طرفي، وجود تحريم ها، عملا موضوع جدي بودن صادرات نرم افزار را زير سوال برده است. چند محصول براي توليد دارم که متاسفانه مي خوام اونور آب ثبتشون کنم.

 

موضوع ديگه اينکه واقعا اين طور نيست که کشور امارات همچين آش دهن سوزي باشه ولي حداقل اونجا اگر بخواي سالم کار کني، رشوه ندي، دم چندين سازمان و نهاد موازي و غير موازي براي گرفتن رتبه و تاييديه و اين چيزا رو نبيني، از ترس تغييرات قوانين، مديران، سياست ها، تنو بدنت نلرزه، به شرکت هاي قلدر دولتي سر دريافت حق الزحمه شرعي و قانوني خودت کرنش نکني و غيره و غيره، خوب، انصافا خيلي از مملکت ما بهتره.

 

زير ساخت هاي مخابراتي قوي و پيشرو که سال ها از مملکت ما از نظر کيفيت، مشتري مداري، قيمت، تنوع خدمات، قابليت اطمينان و غيره واقعا جلو هستن کمک مي کنه که بتوني بهتر خدمت ارائه کني و دنياي امروز، يعني خدمات خوب. چيزي که مشتري ايراني هنوز در آرزوي آن چشم به راه است.

 

حرف براي گفتن زياد هست ولي مي ترسم برخي از حرف ها براي بعضي ها چندان دلخوش نباشه و من هم چون هنوز تصميم دارم تو اين مملکت کار و زندگي کنم، ترجيح ميدم زياد پا رو دم کسي نزارم. به هر حال، براي شخصي مثل من، مطمئنا اين تصميم ساده و يک شبه نبوده و دلايل متعددي داره که کم کم به آنها خواهم پرداخت.